به گزارش خبرنگار پایگاه خبری دیبا خبر، از طریق یکی از آشنایان فهمیدم برای تدوین برنامه ای به کلیبر آمده است و در مسیر بازگشت به تهران، چند ساعتی را در تبریز خواهد ماند.
دروغ چرا، برای مصاحبه با او دو دل بودم، چرا که برادر ناتنی وی ( که از مادر جدا و پدرشان یکی است ) به خاطر به کار بردن برخی از الفاظ و بدون رعایت خطوط قرمز هنر طنز، جایگاه محبوبی بین مردم تبریز ندارد، اما وقتی پای صحبت هایش نشستم، تردیدهایم یک به یک شکست! شکست چون مردی که با همسرش روبرویم نشسته بود، با برادرش تفاوت زیادی داشت. نجابت از کلامش می بارید. طنازی امیررضارا منحصربفرد دیدم چون بدون توهین و تحقیر می خندید و بی ادعا و بی ادا بود .
امیررضا متولد ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۵۰ است، دو دختر دارد و به تازگی نوه‌دار شده است، نکته جالب در مورد او این است که همزمان در دو دنیای شغلی متفاوت فعال و زندگی می کند، یک سو کار هنری، طنز، اجرا ( در همه شهرها و صدا و سیما) و در سوی دیگر کارهای ملکی، بازسازی و طراح دیزاین خانه های قدیمی، دیزاین سفره‌خانه ها ، مدیریت و اجرا!ست با عنوان ماهی دیزاین ؛ چند سالی ست دراین حوزه فعال است .
اما امروز که با او قرار ملاقات داشتم از سمت کلیبر می آمد، برای تدوین برنامه  برای شبکه جام جم رفته بود و بسیار خرسند بود از اینکه کلیبر را دیده بود. می گفت، کلیبر آذربایجان شرقی عین شمال است با این تفاوت که آب و هوایش شرجی نیست و دلپذیرتر است.
در برخورد اول چنان گرم و صمیمی شدیم که بدون هیچ ابایی، ترسم را با خودش در میان گذاشتم، جمله ام تمام نشده بود که سری تکان داد و گفت:  از کودکی به ما یاد داده اند با هم بخندیم نه به هم، وقتی در جمعی کنار هم می نشینیم و قرار است فردی ما را بخنداند باید به این اصل احترام بگذارد. خنداندن دیگران کار بسیار ارزشمندی است، اما نه به هر قیمتی، هنر اصلی طنزپرداز در همین است که بدون ایجاد حساسیت، مطالب را بگوید، از مخاطب خنده بگیرد، اما طوری رفتار نکند که مخاطب احساس توهین یا تحقیر کند!
از او در خصوص نحوه ورودش به دنیای هنر می پرسم و وی چنین جواب می دهد: «خیلی از مردم تصور می کنند من بعد از حمیدرضا ( برادر ناتنی ام ) وارد این حرفه شده ام و به عبارتی او همه چیز را مهیا کرده بود تا من به راحتی به کار استندآپ کمدی روی بیاورم، اما در عمل برعکس است، بصورت شهودی و علمی هرفردی استعداد خودش را دارد ؛ ارتباطات خودش را دارد مثلا در بین ما خواهر برادران هر فردی دارای استعداد خودش هست حتی نوع طنز پردازی من با ایشان فرق دارد نگاه من متفاوت هست ؛ در چارچوب من برنامه مدونی هست همراه با تیم خوبم و همکاران عزیزم ، خوب طبعا موفقیت هر فرد را رقیب شاید تحمل نکنه ولی من برای همه هنرمندان احترام قایل هستم حتی با وجود کلی سم پاشی و توهین و تحقیر و تهدید و بکار بستن کلی روشهای ناجوانمردانه علیه من که باید عرض کنم لطف خدا همیشه همراهم بوده است . درعین حال ایشان حدود ۲۰ سال از بنده بزرگتر هست و سابقه هنری بیشتر و قطعا باید پخته تر بیندیشند.
امیررضا ماهی صفت در پاسخ به این سوال من که واکنش شما به سم پاشی علیه شما چه بوده عنوان کرد:
من یقین دارم دعای خیر پدر و مادرم پشت سرم بوده و هست ؛ ایمان و اعتمادم به خدا همیشه راهم را هموار کرده و شک ندارم همان سختی ها و سم پاشی ها موجب پیشرفت من شده است ؛ من عاشق وطنم و مردم هستم در چارچوب قانون اسلامی حاکمیت کشور عزیزم خدمت می کنم کسی که بخواد تحمل رقیب نداشته باشه طبعا آسیب به من نمی رساند چون هزاران همکار در کشور ما هستند با اکثرشان رفیق هستم و همه یک هدف داریم شاد کردن مردم.
امیررضا ماهی صفت همچنین در ادامه ضمن تاکید بر احترام به قومیت ها عنوان کرد: زندگی برای هیچ کسی ابدی نیست اینکه شهرت را برای پر کردن جیب به هر قیمتی آدمی طلب کنه قطعا در برابر خدا باید پاسخگو باشد . مولانا می فرماید : نردبان این جهان ما و منی ست
عاقبت این نردبان افتادنیست
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست ….
وی تصریح کرد : چند سال بابت سنگ اندازی ها مدام پسرفت داشتم ولی الهی شکر با صبوری و توکل به خدا مسیرم روشن شد من عاشق کارم هستم و از همه مهمتر باور دارم خدا همواره کنارم هست.
امیررضا ماهی صفت در پا سخ به این سوال که چرا حمیدرضا حتی میگه برادر ندارد ؛ تاکید کرد ما حریم خصوصی داریم برای فردی که بین مردم آشنا و مشهور میشه هردروغی یا کتمان به خود فرد برمی گردد ؛ این که او برادر ناتنی من هست یا خیر نه کمک به رشدم کرده و نه مهم هست ؛ شاید برای ایشان مهم باشد ولی واقعیت این است همسر اول پدرمان مادرشان را طلاق داد و چون سه فرزندان ایشان نزد پدر ماندند طبعا چندین سال باهم زندگی کردیم ولی درکل همینجا لازمه اعلام کنم به عنوان یک همکار احترام قایل هستم و مهم نیست نسبت داشتن مهم این هست در برابر روح بلند پدر و مادر عزیزم سربلند شدم.
وی در پاسخ به این سوال که چند سال است حمیدرضا ماهی صفت را ندیدی عنوان کرد : هرجا هستند خوش باشند وقتی حتی برای تشییع جنازه پدرمان هم نیامد دلخور شدم ولی چون سالها با پدرم هم قهر بود به نظرم عادی هست ایشان هرچه بگویند از نظرشان درست است منتها حرف من اینه امیدوارم هرجا هستند خوش سلامت باشند و لازم نیست به مردم دروغ بگیم چون هرکسی میتواند درباره خانواده ش چیزی نگه ولی دروغ هم نگوید ! چون حق مردم بویژه از هنرمند دروغ شنیدن نیست باید برای مردم ارزش و احترام قایل باشیم آقا چیزی را دوست نداری نگو ولی دروغ چرا مثلا برای جایگاه من تاثیر دارد ؟ خیر ابدا ما از بچگی روی پای خودمون ایستادم و مادر عزیزم برای آنها هم بسیار زحمت کشید.
نظرش را در رابطه با استفاده از ابزار قومیت برای خنداندن مردم پرسیدم و او گفت: چرا که نه! مردم در تمام شهرهای کشور دارای خصیصه هایی هستند که درست یا نادرست با آنها شناخته شده اند، من قبل از شروع هر اجرایی در رابطه با خصوصیات مردم مناطق مختلف تحقیق می کنم و بر اساس شناختی که به دست آورده ام، جملات را می سازم، خنداندن با رعایت حریم ها و حساسیت ها کار ساده ای نیست. یاد می آید یکبار برای اجرا به ارومیه رفته بودم، چند ساعتی قبل از اجرا بود که یک به یک دوستان و افرادی که می شناختم سراغم آمدند و گفتند «مبادا فلان حرف را بزنی» و…  آنقدر این حرف را شنیدم که حتی از استرس می خواستم برنامه را کنسل کنم، اما خب به هر نحوی بود، آن روز من اجرایم را رفتم و سعی کردم بدون ایجاد حساسیت حرفم را بزنم. اتفاقا آن روز یکی از بهترین اجراهایم بود، همه خندیدند و کسی هم ناراحت نشد.
او عاشق مرحوم منوچهر نوذری و رضا ارحام صدر است و این دو نفر را الگوی کاری خود قرار داده و معتقد است: هنرمند باید به‌گونه ای باشد که پس از مرگش نیز در جامعه اثرگذار باشد.